يه بار دختر عموي 2 سالم رو با خودمون برديم شام بيرون و پيتزا خورديم . وقتي برگشتيم خونه باباش ازش پرسيد با عمو اينا شام چي خوردي جواب داد : هيچي بهم ته ديگ دادن با سوسيس !
فک و فاميله داريم ؟
.
5-6 ساله که بودم مامان و بابام مهدکور و آمادگي (پيش دبستاني امروزي ها) گذاشته بودنم تا فرهيخته بشم ، با اون همه شفري که يادم داده بودن هرکي تو فاميل بهم ميگفت دخترکوچولو شعر بلدي واسمون بخون منم شعر سرتو بزار رو شونه هامه اميد رو ميخوندم و با اون متن جالب شعر کلي مامانو بابامو جلو فاميل خجالتزده ميکردم آخه اينم دختره اينا دارن عايا؟!
.
مامان ، بابا رفته بودن خريد کنن ، من و خواهرمم تو ماشين بوديم .
خواهرم زنگيد به مامان که داري مياي بستنيم بخر
حالا اومدن مامان يه بستني داد به من ، يکيم خواهرم ...
بابام : خانوم پس مال من کوش ؟
مامي : برنداشتم برات (:اخه من بستني نميخورم ، حسش نيس ...!!
بابا : O_oخانوم حالا تو بستني نميخوري ، منم نبايد بخورم !!!!؟؟؟
مامي : نننهههه...تو دلت مياد من بستني نخورم بعد تو جلو چشام بشيني بستني بخوري ... l:
نچ نچ ...ميدونم که دلت نمياد ^_*
بابا : O_o
من : ((((((:
خواهرم : ((((((:
مامي ^_^
و در اخر بابام )))))))):
مامان خودخواه و زورگو ِ که من دارم ...
.
چن روز پيش با دوستم و مامان و بابام رفته بوديم گردش.رسيديم جلوي مغازه ي داداشم.داداشم از اون سر خيابون واسمون دست تكون داد.مامانم گف عههههههه!!!ياسينه هاااااا.10مين گذشت مامانم برگشت ازم پرسيد:ياسين همونيه ك قهوه اي پوشيده؟گفتم:عهههه مامان!تو ك الان ديديش!گف اخه صبح ك از خونه ميرفت بيرون نديدمش الان نشناختمش!!!!!
مامانه من دارم؟؟؟!!!
.
مامانم ديشب داشت سر نماز دعا مي کرد منم پشت در اتاقش بودم
مامانيم: خدايا...قربون بزرگيت...مهر اين درس خوندن رو به دل دختر منم بنداز!!!! اخه چرا فقط دختر من به کتاب الرژي داره؟؟؟
مامان: :^(
من: :^)))
الهي که من پيش مرگ مامانه هميشه نگرانم بشم
بابام هر وقت ميخواد بياد تو اتاقم با يه شدت عجيبي در رو باز ميکنه...!
همين روزاست که اول گاز اشک آور قِل بده تو بعد با پاش بزنه در رو بشکونه بياد :|
.
مادر بزرگم ميگه : اولش که اين کامران و هومن رو ديدم فکر ميکردم زن و شوهرن ...... تو نگو خواهر برادرن !!
.
مامانم اومده اتاقم ميگه : تو كه چشمات خيلى قشنگه، رنگ چشمات خيلى عجيبه، ا?شغالا رو ميبرى پايين؟! :|
.
برادرزاده ام معدلش شده 19.42 سه روزه رفته تو اتاق درو رو خودش بسته :|
من همسن اين بودم 12 ميشدم تا خونه با کيف رو پايي ميزدم :دي
.
مامانم رفته بود کلاس تمبک خيلي هم استعداد داشت! بنده خدا تا تمبک رو ميگرفت دستش جفت داداشام ميومدن وسط خونه شروع ميکردن به حرکتهاي زورخونه اي و چرخش و رخصت پهلوون و فرصتي بهم ميگفتن که مامانم سر يه هفته ذوقش کور شد گذاشت کنار :|
.
داداشم روزنامه ميخوند،بابام حواسش نبود رفت رو انگشت دستش،داداشم با نعره گوش خراشي گفت:هوووووووي مگه کوري؟!:O
سرشو آورد بالا ديد بابامه بدونه اينکه بابام حرفي بزنه دوباره گفت:هوووووويو با خودم بودم،مادرزاديم کورم،!!!:|
خواهر زادم کلاس اوله.هرچي معلمش بهش ديکته ميگه شين رو سين مينويسه مثلا آش رشته رو نوشته آس رسته بعد مامانش بهش گفته آخه چرا اينجوري مينويسي ديکتتو ميگه من ديگه بزرگ شدم نقطه ها رو نميذارم!!
.
برادر زاده چهار ساله م زنگ زده به مامانم ميگه بيا خونه ما ، مامانم هم گفت: نه تو بيا خونه ما !!
اونوخت اين عنتر برگشته ميگه : نه من فعلن يه سري کار دارم سرم شلوغه تو بيکاري پاشو بيا !!!
ميگن من تو چهار سالگي فقط بلد بودم بگم : بليم دَدَ !! :|
.
بچه كه بودم آبگوشت دوست نداشتم!
يه بار مامانم بغلم كرد بردم پاي گاز گفت:بو كن ببين چه بوي خوبي داره!
مزه شم همينقدر خوشمزس...!
منم از فرصت استفاده كردم تف كردم توش..!:|
يه همچين بچه ي گندي بودم من :|
.
زنگ زدم مامانم که واسه تولد بابا چي کادو بگيرم؟
ميگه از اين ماهيتابه پيرکسا بگير اونايي که داشتيم شيکسته :/
.
آغا ما به همراه پدر تو اين هفته رفته بوديم کربلا, تو کل سفر همش باباي ما آمار اين آمريکايي هارو ميگرفت ک کجان?خلاصه خيلي طلبه بود ک ببيندشون! برگشتنه تو فرودگاه بغداد بالاخره يکيشونو زيارت کرديم!!
رفت اول از يکي از عراقيا پرسيد اين آمريکاييه? گفت نعم!
بعد ک مطمئن شد رفت جلو و با يه تريپ وسترني اي گفت:
hello!
_hello!
بعد پرسيد:
can you speak English??!!!!!
آمريکاييه مونده بود چي بگه!! ولي گفت بزار جوابشو بدم ببينم حرف حسابش چيه؟گفت:yes!
بابا:
ee ok!! good!!!
من:|
آمريکاييه :O
بابا :-)
.
عکس بچگيامو به مامانم نشون دادم ميگه آخي چه نازه کيه؟!
منو ميگي :|
ناشناس : سلام خوشگله دوست پسر داري؟
- بله ،شما؟
- من داداشتم ،صبر کن بيام خونه به حسابت ميرسم .
شماره ناشناس بعدي : دوست پسر داري؟
- نه نه اصلا
- من دوست پسرتم ......واقعا که ...:(
- عزيزم به خدا فکر کردم که تو داداشمي !!!
- خوب داداشتم ديگه ،صبر کن خونه برسم من ميدونم و تو
فک و فاميله دارم؟؟!!
.
يــه بنــده خــدايي که مــن باهــاش وحشتنـــاک رو دربايســتي دارم با يه شمــاره ناشنــاش بهــم زنــگيد شمــارش با بـرا عمــوم مــو نمي زدش!!!
مــن : ســـلام کچــــل!!!!
اون يخــوده مکــث کــرد بعــدش گف : اومممم! ســـلام اميـــرجان خــوبي شمــا ؟؟؟
مــن : شــما خـــودتي!!!
اون: اميـــرجان مــن فلاني ام! زنــگ زدم حــالتُ بپــرسم! ببخشيـــد مــزاحــم شدم!
آقــا هــول شدم در حــد ٍ چي : عــه! شــرمنده اشتبــا گــرفتم ... نه اين حــرفا چيه؟؟ چــه مــزاحــمي اَ شــما بهتـــر ( به به چي گفتــم)
طفلـــي يخــوده مکث کــرد باز احــوال پــرسي ُ اَ اي بســاطا!!
آخــر سر اومــد قطــع کنه گفتــم : محســن جان عـــرضي نداري (جــان) ؟؟؟
خخخخخخخ!! يعنــي تا قــطع کــردم پــدر و مــادر ٍ گــرام اَ خنده کبــود شــده بودن!
فقــط مي تونم بگــم فـدا مـامـان بـابـام بشـم با اي بچــه تربيــت کــردنشــون!!! فک و فاميــله دارم مــن؟؟؟
.
سلام
اين اولين پستمه باشد که موجبات رضايت شما فراهم آيد !
عاغا من سوم راهنمايي ام همين الآن هم دارم ثبت نام تيز هوشان مي کنم!
ما يه معلم جبر داريم خيلي خوف خفن و با حال 43 سالشه ازدواج نکرده!؟ (در نتيجه مو هاش هم سفيد نشده) يني روز اوّل جبر مون بعد از کلي سخن گهر بار نوبت سولا ي ما رسيد (کلاسمون هم تبقه(طبقه)سوّمه ) يکي پرسيد سر کلاس مي تونيم ماشين حساب بياريم؟ بعد به ماشين حساب حرفه ايش که حد اقل 100-150 مي ارزه دبير محترم هم گفتن بايد ماشين حساب کذايي ر ا ببينم و پس از گرفتن آن با گفتن کلمه ي نه ماشين حساب را از پنجره پرت کرد يني ما يه همچي معلمي داريم چه اميدي به ما داريد آخه ؟ اينم از وضعيت ما دهه 70 ايا
حتا (حتي) امام خميني هم به ما اميدي نداشت به دبستاني ها اميد داشت البته اون موقع گودزيلا نبود
خلاصه
کلاس در اون لحزه :0 :D :D :D :D
پسره :(
استاد *اِ*
کيروش ؟
من 0000
.
پسر عموم وقتي مجرد بود خيلي اذيتمون مي کرد !
ما هم صد تومن به خياطش داديم که شلوار داماديش رو تنگ بدوزه و آبروش پاره بشه !
اما دريغ از 10 درجه انحراف کمر !
کله عروسي صاف و راست ايستاده بود ما مناظر ديگه رو بيخيال شده بوديم فقط چشممون به اين بنده خدا بود که چه برش ميگذره !
هيچي ديگه دست از پا دراز تر برگشتيم خونه . اگه ختم مي رفتيم اينقده حالمون گرفته نبود !
پسر عمويه خوش شانسه ما داريم ، آيا . . .
دختر داييم sms داده بهم که : سريع بپر شبکه دو رو بزن دارن خلبان بدون سرنشين امريکايي رو اعدام ميکنن نبيني از دهنت رفته! منو ميگي بسرعت رعد رفتم پاي tv . قيافم ديدني بود که بعداز sms دختر داييم ديدني ترم شده بود.sms داده که کف کردي چطو سرکارت گذاشتم اين به اوناي ديگه در.
فک و فاميلههههه داريم ما !!!!
.
يکي از دختراي فاميل مون 14 سالشه نامزد کرده
يه روز تو مغازه بودم داشتم با همسايه مغازمون pes بازي ميکردم
اونم با نامزدش اومد مغازه ما همين که منو ديد بازي ميکنم
گفت: ا ا ا بابا تو که ديگه صاحب زن و فرزندي چرا داري بازي ميکني!!
هيچي ديگه من هاج واج موندم که اين 14 سال ازدواج کرده
کسي نيس بهش بگه تو که هنوز دهنت بوي شير ميده
چرا ازدواج کردي خووو لامصب تو بيا جاي من بازي کن!!
فک و فاميل ما داريم؟؟
نه تورو قرعان فاميله؟؟؟
.
تو خيابون منتظر دوستم بودم ديدم يه پسر ناز 4.5ساله کنار من ايستاده بهش گفتم:عزيزم اسمت چيه؟
سرشو بلند کرد يه نگاه به من انداخت و گفت:"علي آقا"
من:-)
علي آقا:-)
.
پسر خالم از دانشگاه بابل برگشته با هم اخبار ورزشي نگاه ميکنيم مجري ميگه کاله آمل پيکان را شکست داد!پسرخالم ميگه سالن مسابقه اين کاله نزديک خوابگاه منه اون روز رفتم بازيشون رو ديدم يه ساعت تعريف بازي رو کرده!!!!آمل(مازندران) کجا؟؟.بابل(سيستان و بلوچستان) کجا؟؟؟خب يه دروغ بهتر بگو عزيزم؟؟؟فک و فاميله ما داريم........والا به غرعان
باباي من هر وقت از خونه ميره بيرون کاراش يادش مي افته! زنگ آيفونو ميزنه انقدر بلند حرف ميزنه که صداش هم از آيفون مياد هم طبقه دوم که ما هستيم!!!
خو پدرمن اين چه کاريه چرا انگشت خودتو خسته ميکني زنگ ميزني
همون دادو بزن مي شنويم برق هم مصرف نکن
والا
اين هم باباس ما داريم؟!؟!
.
آخرش نتونستم به مامان جونم ياد بدم اون دستگاهي که گذاشتشم روميز کامپيوترم اينترنت نيس اسمش مودمه مودم
.
داريم خانوادگي shaun the sheep (همون بره ناقلا ) ميبينيم، مامانم برداشته ميگه: اين فيلم مثال بارز خونه ماست!
ماااا :o
ميپرسم چطور ؟ با حالت فيلسوفانه-متفکرانه اي (حالت جديده شما نديدين) ميگه: مثلا اون بره باهوش منم ! بابام ميگه آره اون آقاهه هم به من ميخوره!!!!!!
اينا به کنار داداش کوچيکم نه گذاشت نه برداشت گفت: shahaz هم سگ گله است !!!
من: :(
بابام: :O
مامانم : :دي
داداشم : (الفرار)
فک و فاميل که چه عرض (ارض-ارز -عرظ) کنم ،خانوادست داريم؟؟؟؟؟؟؟
.
با خونواده دور هم بوديم گفتم بچه ها بريم 4جک؟؟
مامانم گفت من پام درد ميکنه نميام خودتون برين!!!!
ماها زرتي زديم زيرخنده(خود نتونستيم جلوي خودمونو بگيريم. جدي جديد مامانم طفلي فک ميکرد 4جک يه جاييه)
بابام شاکي داد زد: مرررررگ. بي شعورا!!!! جوونيشو پاتون گذاشته حالا به پادردش ميخندين؟؟ چي يادتون دادن توو اون مدرسه و دانشگاه؟
خودتونم پاتونو از در بيرون بذارين پاتونو قلم ميکنم. نفهما!!!!
بزن به افتخار برکت هاي خونمون که که ايشششالله سايشون از سرمون کم نشه.
اين خاطره مال يکي ديگست
تعريف مي کرد: تو مدرسه اينا يک معلم ديني داشتن خيلي پير بود وقتي درس ميداد مي گفت جلسه ديگه مي پرسم .
جلسه بعدي مي گفت مي خوام بپرسم که بچه ها مي گفتن آقا شما که هنوز درس ندادين و معلم درس رو دوباره مي داده.
جلسه بعدي مي گفت بچه ها من يادمه جلسه پيش درس دادم حالا مي خوام بپرسم بعد بچه ها مي گفتن : نه آقا شما جلسه ي قبل پرسيدين حالا مي خواين درس بدين و معلم درس جديد رو ميداده و روز ازنو و روزي از نو.
اگه مي خواين باور نکنين ولي واقعا من راست گفتم
.
رفتم حموم و اومدم بيرون خانومم گفت عزيزم چقد سفيد و خوشکل شدي:))
يني در پوست خود نميگنجيدم :))
يهو مامانم گفت اين موهات چقد بلند شده شکل جومانجي شدي :|
بعدشم اومد همه پرتقالامو که خانومم پوست کنده بود که وختي از حموم برگشتم بخورمو خورد :|
شانس آوردم بعدش نيومد با تبر گردنمو بزنه :|
مادره ديگه ، چيکار ميشه کرد!!! D:
.
جاتون خالي
الان تو مترو ديدم يکي تو دستش گوشي GLX داره، زدم پشتش خيلي يواش و شيک گفتم: ببخشيد آقا، اين گوشيتون راحت از جيب در مياد؟
طرفم نه گذاشت نه برداشت يدونه خوابوند زير گوشم.....
منم جلوي 70 ميليون بيننده ضايع شدم
واقعا مردم بي اعصابن......
.
دلتون بسوزه.
داشتم کمد لباسامو بعد 23 سال مرتب ميکردم (الان فهميدين من 23 ساله هستم؟) که ديديم تويه يکي از شلوارام (دقت کنيد: يکي از شلوارام يعني من چندين شلوار دارم) يک مشت پسته از پارسال پيدا کردم. سريع بردم قنادي سر کوچمون فرختمش 2500 تومن کاسب شدم.
.
تو خيابون يک دختر بچه کوچولو ديدم. گفت اقا ازم دستمال ميخري؟ گفتم اره چنده؟ گفت 4 تا 2000 تومن
گفتم ok ميخرم.
يه 5000 تومني بهش دادمو رفتم. در حالي که ازش دور ميشدم با صداي بلند گفت: اقا اين زياده.
منم به مسيرم ادمه دادمو رفتم. چيزي نمونده بود که تو افق محو بشم که ناگهان يه اتوبوس منو زير گرفت. در همون لحظه دختر کوچولو هم خودشو رسوند بالاي سرم. در حالي که داشت اشک ميريخت. 5000 تومني که بهش داده بودمو پرت کرد تو صورتمو گفت: مگه من گدا هستم.
.
اينsmsعموهادي به منه:
تواين روزاي قشنگ که همه خوشحالن جا داره يادي هم از مريضا بکنيم.برادر زاده عزيزم جواداسهال داره نميتونه بخنده،اگه بخنده خودشو خراب ميکنه.توروخدا دعاش کنيد...
عموء ما داريم؟؟؟؟
ديروز رفتم آرايشگاه بعد از اصلاح سرم ارايشگره برگشته ميگه:ابرو هاتو چتو بگيرم)))))
نه واقعاااا اينا چه فکري راجب ما ميکنن
من؟)))!!! مشتري هاي آرايشگاه(:
ارايشگاس ما داريم اخه
.
چن وخ پيش يه خانومه زنگيد خونه مثل اينكه از يه شركتي زنگ مي زد منم داشتم تي وي نگا مي كردم با صداي بلند مامي گوشيو برداشت خانومه گفت:سلام از شركت ...... مزاحمتون مي شم مامي ما هم نه گذاش نه برداش گفت ببخشيد گفتين از كجا مزاحم مي شيييييين؟ ........
من:))))))
خانومه:ooooo
مامان:///////
اين بار كله خونواده :d
.
يه روز تو ماشين بوديم با خانواده داييم به دختر داييم گفتم اون ماشين رو نيگا چه قدر قشنگه مال پولداراست
اونم برگشت گفت تويوتا کمري رو ميگي ياBMWرو
دختر دايي گودزيلا;-)
من خار شده:-(
خونواده داييم وبابام و مامانم:-:-
دختر دايي همه چي دونه ما داريم
ما تو بچگي خاک هاي بغل خونمون رو با کمپرسي جابه جا ميکرديم
.
مانـــي ميدونــــي بــه چــي فکــ ميکنـــم؟؟؟
مـــن : نـــع بـــه چـــــي؟؟؟
__:بـــه اينکـــه مثـــلن تو تصادفــ کنــــي بميـــري بعــــد مـــن تـيــپ بـــزنم بـــيام ســـــرقبـــرتـــ همــــه بگــــن نيگـــا خـــدابيامــــرز چـــه تيکـــه ي تور کـــرده بود :)
مـــــن :|
باز مــــــــن :|
همچنان مـــــــــن :|
ينــــــــــي عشق چيکــــه ميکنـــه از اين :|
.
عاقا اينم متن کارت عروسي هاي قديم ما:
ما خر شديم و عشق آغاز شد
گرگعلي ورچوقي و مهر سطلان ميرچولي
زمان: دوشمه (ديروز بود)از غروب آفتا با هر موقعي که دعوا شد
مکان خونه ي خومون کنار باغ مش حسن به صرف شام و نهار(آش ماش به همين خيال باشي)
بچه بازي در نيارين بلن شين بيايين.
داشتيم با بابام تو خيابون ميرفتيم دوستشو ديد. بعد از سلام و احوالپرسي دوستش به من اشاره کرد گفت اين پسرتونه؟ بابام يه سري تکون داد گفت آره ديگه چوب خدا صدا نداره!!!
من:|
چوب خدا:|
.
يکي از دوستام هميشه امير تتلو رو با احسان خواجه اميري اشتباه ميگيره. آخه نميدونم چطوري اشتباه ميگيرتشون؟ هرچي هم ميگيم که بابا، اين دوتا نه صداشون شبيه همه، نه سبک خوندنشون، نه اسماشون و نه ريخت و قيافشون، بازم نميفهمه.
دوست خنگه ما داريم؟
.
آغا ما بچه بوديم اين پسر عمم بهم ميگفت تو ادمي؟ما هم ميگفتيم آره اين قدر ميخنديد بهمون فکر ميکرديم آدم چيز بديه
بعد اوج بدبجنسيش اين بود تو جمع ميپرسيد تو آدمي ؟ماهم با افتخار مي گفتيم نه فاميلامون همه هلي کوپتري ميزند
پسر عمه اس ما داريم از بچگي مون ما رو به فکر خود کشي انداختن
.
چند وقت پيش بحث اين بود که اگه من دختر ميشدم چي ميشه خلاصه از مادرم پرسيدم اگه دختر ميشدم اسممو چي ميذاشتي؟ :)
مادرمم خيلي شيک و مجلسي گفت اسمتو ميذاشتم مصانه :||
خو مادر من حتما که نبايد يه اسم بر وزن مصطفي بگي اگه هم ميخواي بگي لااقل بگو مستانه :||
خداوکيلي شانس آوردم دختر نشدم وگرنه با اين اسمي که مادرم ميذاشت فري کلم پيچم نميومد بگيرتم :|| آخه مصصصصاااانه هم شد اسم :||
فک و فاميله داريم ؟!!!!!
.
اين يکي ديگه آخرشه
يه دوستام زنگ زده 118اپراتوره يه خانوم بوده گوشيو برداشته همين که حرف زده دوستم عاشقش شده بعد رفته مرکز تلفن از روي شماره اپراتورش پيداش کرده و الانم نامزد کردن :))
نه خداوکيلي يکي به من بگه اينم رفيق مفيقه که من دارم :||
مدرسه ي داداشم تبليغات ِ انتخابات شوراي دانش آموزي شروع شده . داداشم کانديد شده بعد شعار ِ انتخاباتي اش اينه :
“مدرسه را مختلط ميکنم”
من
مدير مدرسه
فک و فاميله داريم ؟
.
به مامان گفتم تولّدت چي دوست داري برات بگيريم ؟
گفت سلامتي شما برام بهترين هديه‌ي تولّده . ماکروفر
فک و فاميله داريم ؟
.
داداشم ( ? ساله ) شبا تا ? و ? بيداره بايد من هم بيدار بمونم باهاش بازي کنم ، دهنم صاف ميشه تا بخوابه ساعت ? صبح جفت پا مياد توو شکمم پاشو صبح شده وقت خواب نيست وقت بازيه
فک و فاميله داريم ؟
.
تلويزيون داشت مي گفت : کودک لطيف است با آن به درستي برخورد کنيد !
در راستاي مسخره بازي به مامانم ميگم : ماماااااان من لطيفماااااا
مامانم : عزيزم توديگه از لطافت دراومدي کثاااااافط شدي
فک و فاميله داريم ؟
.
به دختر خالم گفتم تل ( tel ) جديدتو بده داشته باشم . . .
خدا شاهــــده
خدا شاهــــده
خدا شاهــــده
تل سرشو از توو مووهاش درعاورده ميگه بيا ، مفت خريدم ، تازه رنگاي ديگشم داشت !
فک و فاميله داريم ؟
.
دو تا پسربچه ? و ? ساله تو فاميلمون داشتن دعوا ميکردن ، يعني داداش بزرگه داشت کوچکه رو کتک ميزد ؛ من رفتم پا در ميوني کردم و کوچيکه رو نجات دادم بعدش همون کوچولوه بهم فوش ميده ميگه : به تو چه داداشمه ؟ صلاحمو ميدونه داره تربيتم ميکنه !
فک و فاميله داريم ؟
.
داشتم به همسرم اس ام اس ميدادم که عروسک خوشگله من کجاست ؟
اشتباهي به بابام سند کردم . جواب داد من چه ميدونم خرسه گنده ؟ الان بچت بايد عروسک بازي کنه !
فک و فاميله داريم ؟
.
خودم رو کشتم رفتم مهندسي رباتيک گرفتم ، فاميلمون برگشته ميگه عقربه بزرگه ساعت خونه مون افتاده ، مي توني جا بندازيش ؟
فک و فاميله داريم ؟
پسر داييم کلاس اوله کار خيلي بدي کرده بود داييم داشت دعواش ميکرد و يکي زد تو گوشش ، خالم رفت وساطت کنه پسرداييم گفت عمه زنگ بزن ??? بياد اين ديوونه رو ببرن تيمارستان
فک و فاميله داريم ؟
.
برادرزاده م ? سالش نشده ، ساعت ?-? نصقه شب از خواب پا شده با گريه و زاري که من چرخ گوشت ميخوام !
حريفش نشدن رفتن چرخ گوشتو آوردن بالا سرش گذاشتن و اينگونه بود که بچه تا صب با چرخ گوشت خوابيد !
فک و فاميله داريم ؟
.
خواهر زادم يه نقاشي کشيده همه خانواده تو نقاشيش هستن جز من ميگم دايي پس من کوشم ؟
ميگه دايي خيلي دور وايسادي تو اين مقياس معلوم نيستي !
فک و فاميله داريم ؟
.
تلويزيون بچهه رو نشون داد حافظ کل قرآن بود . بابام گفت ياد بگير نصف توئه . يهو باباشم نشون دادن که اونم حافظ کل قرآن بود بابام کانالو عوض کرد
فک و فاميله داريم ؟
تو مدرسه ي داداشم تبليغات ِ انتخابات شوراي دانش آموزي شروع شده . داداشم کانديد شده بعد شعار ِ انتخاباتي اش اينه :
"مدرسه را مختلط ميکنم"
.
پسرداييم رفته مکبر نماز جماعت شده کلمه رکوع رو يادش رفته بود گفته اللـــــــــــــــــــه اکبـــــــــــــــــــر (چند ثانيه مکث) دولا شويد !!!
امام جماعت :O
صف اول :| :@ :/
صف دوم :) :) :)
صف سوم :D :D :D
صف چهارم :)) :)) :))
صف پنجم =)) =)) =))
.
يه فولدر عکس دارم از عکسايي که مامانم ازم انداخته. کلش حدود سي چل تا ويديوي چند ثانيه ايه که توش دارم ميگم اون يکي دگمه رو بزن.
.
خواهر کوچيکم که متولده 80 ئه،ميگه:
75 هزار توماني که عيدي گرفتم با اون 40 تومانه تولدم دادم بابا بزاره تو بانک،که بزرگ شدم،پولام بيشتر شده باشه!
خواستم تجربياتم و در اختيارش قرار بدم ديدم در ندانستن ارامشي هست که در دانستن نيست... :)
.
به بابام ميگم: بابا نوشابه خريدي برام؟
ميگه: پوکيه عقل که داري ميخواي پوکيه استخونم بگيري !!!!
من :|
مهر پدري :|
نوشابه خانواده :|
و ديگر هيچ
.
از جمله سرگرمياي مامانم اينه که تو خونه بگرده و از اين و اون بپرسه اگه اينو نميخواي بندازم دور.... همين روزاس که بزارتم دم در :دي
.
داشتم به دختر عموم آموزش کامپيوتر ميدادم بهش گفتم خوب حالا اين پنجره رو ببند ورداشت در لپ تاپ رو بست!
من :|
بيل گيتس :O
دختر عموم :)
.
بخشي از سخنراني پدرم , براي تشويق بنده به اشتغال و کار بيرون: پسرم ! دوره زمونه عوض شده , تو بايددستت تو جيبت باشه , اصلا هم نترس! ان قدر بي شعورتر از تو هستن که الآن سرکار مي رن !
:|
.
پسرم پنج سالشه گذاشتمش مهد ....... بعد از چند روز يه روز خوشحال اومد خونه ..... مامان مامان من حسين شدم گفتم چي مامان؟ گفت نه نه محسن شدم ...... خلاصه کلي حرف و حدس و گمان
.
.
.
نتيجه اين شد که پسرم مبصر کلاس شده!!!!!! :))
مامان بقيه: صبح شده پاشو ديگه :)
مامان من: صبح شده بخواب ديگه :|
فک و فاميله داريم؟
.
امروز با پدر بزرگم رفتيم زيارت اهل قبور 1 عالمه فاتحه فرستاديم بعد پدربزرگم خسته شد گفت از اين به بعد تو خونه هر فاتحه که فرستاديم 1 فوت ميکنيم تو بادکنک و بعد آخر هفته که شد بادکنکو مياريم سر هر قبري که رسيديم 1 فيس از بادکنکه خالي ميکنيم , يعني من عاشق اين ايده هاشم
.
به عموم تو محل مي گن ممد خلاف!
پسرش 7 سالشه!بهش مي گن خلافچه!! :)))
.
پسر عموم با يه خانوم نسبتا محترمي رفته بيرون،رفتن کافي شاپ آب ميوه و کيک و بستني خوردن،رفتن رستوران چلو کباب و ماست و ترشي و زيتون و دوغ خوردن، بعد اومده خونه و ديگه دختره جواب تلفنش رو نداده.
پسرعموم هم آخر شب خيلي جدي اس ام اس داده و گفته: پس گشنت بود :|
.
بازم همين که بابام بهم حق انتخاب ميده که بين BBC و VOA يکي رو انتخاب کنم موچکرم ازش!
.
موبايل داداشمو دزديدن ولي نميره شکايت کنه دليلشم اينه :
اگه با دزده روبرو بشم و مسيجامو خونده باشه آبروم ميره نميتونم تو چشماش نگاه کنم
.
مامان شمام هميشه سيني رو ميزاره پشت شير ظرف شويي؟
يا فقط مامان من اينطوريه؟!?? :|
.
مکالمه بابام با پسر نذري دهنده_ پسرجان بيا اين قابلمه رو ببر پرش کن
_ الان پر کردم که !
_ نه اين يه قابلمه ديگه س ! اون قبلي رو گذاشتم تو ماشين
_ نه به هرکس فقط يه بار غذا ميديم شرمنده
_ صد رحمت به يزيد! واقعا تو پيرو امام حسيني؟
پسربچه در حاليکه اشک تو چشاش حلقه زده و به غيرتش برخورده:
بده قابلمه رو !
بابام رو به من : ياد بگير فنون محرم را :)))
من : بعله بعله :|
پسربچه :'(
مامانم يجوري تنظيم مي کنه از صبح تا افطار تو خونه هيچي براي خوردن نباشه. شانس آوردم تو مملکت کاره اي نشده اين
.
پسر داييم شيش سالشه بهش رکابيشو دادم تنش کنه ميگه من بلد نيستم ميگم تو که همه لباساتو تنت ميکني ميگه نه اين فرق داره اين سه تا سوراخ داره نميدونم سرمو تو کدوم سوراخ بکنم
فک و فاميله داريم؟
.
عموم اومد براي اينکه بچه جديد گيرش اومده مرغ بکشه ديد نمي صرفه گوسفند کشت
فک و فاميله داريم !!!
.
يعني ما اگه تو يه خونه با 10 تا اتاق هم باشيم اين 4 تا اعضاي خونواده ي ما يه طوري خودشون رو تو خونه پخش ميکنن که توي هيچ نقطه اي از خونه نميشه تنها باشي !! يعني بارسلونا هم اين طوري از فضاهاي خالي زمين استفاده نمي کنه !!
فک و فاميله داريم؟
.
دو هفته پيش مامانم رفته بود اصفهان دريغ از يه دونه گز يا پولکي که سوغاتي بياره الان واسمون مهمون اومده مامانم خونه نبود زنگ زده ميگه : چاي دم کن بعد برو توي اتاق من توي کمد لباسام پشت چمدون سياهه يه بالش آبيه اونو ور دار
( من :)
زيرش يه ملافه سبزه اونو وردار
( من : )
زيرش يه ساک قهوه ايه
( من : )
توي ساک قهوه ايه يه ساک زرشکيه
( من : )
توي ساک زرشکيه يه پلاستيک بنفشه
( من :)
از توي اون يه بسته سوهان عسلي بردار بزار جلو مهمون تا من بيام جاشونو دوباره عوض کنم حواست باشه دست به گز و پولکي ها نزني ها !!!!!
( و همچنان قيافه من=)
.
زماني كه داداشم ميرفت مدرسه، شبها با جوراب و شلوار لي ميخوابيد كه صبح 5 دقيقه ديرتر بيدارشه...
فک و فاميله داريم؟
فشار روزه رو اعضاي خانواده خيلي زياد شده!
مامانم با جديت بهم گفت برو تو اتاقت درو خاموش کن لامپو هم ببند!
من.:هنوز متعجبم!
.
مامانم اومده ميگه سرويس بهداشتي رو الان جرم گيري کردم و برقش انداختم، ببينم يه نفر رفته دسشويي قلم پاشو ميشکنم !!
من
بابام
داداشم
فک و فاميله داريم؟
.
امروز دختر خالم اس ام اس داده که امروز تولد خواهرمه يه اس ام اس بهش بده تبريک بگو…
فک و فاميله ما داريم؟؟
.
تو مهموني هرچي تيکه مينداختم تا شخص مورد نظر بفهمه,دختر داييم سريع ميگرفت ، نيششم تا بناگوش باز کرده
دختر دايي تيز و بزِ داريم؟؟؟
.
مامانم تو فيسبوکش يه پست گذاشته بعد نيم ساعت به من زنگ زده مي گه زود باش پست منو لايک کن وگرنه شيرم را حرومت مي کنم!!!!
فک و فاميله داريم ؟
.
بچه ي پسر عموم يه آهنگ رو حفظ کرده بود بعد وسط آهنگ جيک جيک مي کرد به پسر عموم گفتم اين جيک ها که نيست تو آهنگ بهم گفت اين ساده ي خش سي دي رو هم حفظ کرده
فک و فاميله داريم؟
موضوعات وبلاگ